وبلاگicon
وبــلاگ خــــــــاطـــــرک
شنبه 12 بهمن 1392برچسب:دل نوشته- خاطرات-اس ام اس -شارژ-عاشقانه,دزک,سراوان,داستان قشنگ,داستان جالب,داستانک,داستان کوتاه,,  19:1
خاطره من وسوسک های حموم

اعتراف میکنم یه بار که رفته بودم توی حموم تادست وصورتموبشورم دوتاسوسک Roach Roach که داشتن جفت گیری میکردند دیدم دم پایی آوردم بیرون تا بکشمشون که از هم جداشدن هر کدوم یه طرف حموم رفت یکی شون که روبروم بود کشتم چشمتون روز بدنبینه همین که اونو کشتم اون یکی که فکر کنم شوهرش بود پرید روم چند بار زدمش هی دوباره میپرید روم از حموم زدم بیرون بازم دنبالم کردفکرکردم حتما جن devill منیه :shut: خلاصه اینقدر درگیر بودیم تا اینم بلاخره زدم کشتم از اون موقع به بعدفهمیدم سوسک ها هم احساس وعشق حالیشون میشه دیگه از اون روز وقتی دوتا سوسک باهم ببینم کاری بهشون ندارم :ouch: به شما هم پیشنهاد میکنم کاری بهشون نداشته باشید bandari bandari



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: